بی تاب
خوابی هنوز چشم ترم را نمی برد دیگر هجوم گریه سرم را نمی برد در برگ برگ زندگی ام حرف حرف توست دیگر خزان غم ثمرم را نمی برد ************************************ یک عشق که نیست صد غم پنهانی است چاهی که هزار یوسفش زندانی است طوفان زده ام میان این دشت بلا دریای غمت کرانه اش پیدا نیست *********************************** دیریست به غصه مبتلا گشتی دل عمری هدف تیر بلا گشتی دل دانم که هزار راه را پیمودی تا زائر خاک کربلا گشتی دل
نوشته شده در پنج شنبه 91/8/18ساعت
11:49 صبح توسط امید احمدنژاد نظرات ( ) | |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |